یک، دو، سه شادی سازمانی

در کمین یک سوژه بود. روی یک سکو در بین چمن‌ها در پارک نشسته بود که از درختی که کنارش قرار داشت و شاخه و برگش چتری برسر او بود، گربه‌ای گل باقالی رنگ پرید روی شانه‌اش. چنان جیغ کشید که گربه از صدای او فرار کرد. از سکو برخاست. که توپی از پشت سر به ملاجش اصابت کرد. رویش را برگرداند و دید پسرک با کلی توپ در دست اصرار به خرید دارد. به او گفت: اگر فال حافظ داشتی می خریدم.

پسرک دستش را سریع به سمت کیفش که به شکل اریب بر گردنش آویزان بود برد و زیپ کیف را باز کرد و با دست به انبوه پاکت‌های در کنارهم قرار گرفته اشاره کرد و گفت: نیت کن و یک فال انتخاب کن.

او دستش را به سمت کیف پسرک برد و لحظه‌ای چشمانش را بست و یک پاکت از انبوه پاکت‌ها بیرون کشید. باعجله آن‌ را باز کرد و فال را بیرون آورد . حیرت زده به کاغذ نگریست. هیچ نوشته‌ای در آن نبود.

پسرک گفت: ۱۰ هزارتومان می‌شود.

او گفت: این که هیچی نداشت.

پسرک گفت: خدا بهت رو کرده و زندگیت رو به روشنایی ست ، به دنبال چه می گردی؟

او ابروهایش را بالا انداخت و لبانش را  به هم فشرد و گفت: مگه گفتم فالم را بگیر که چنین می‌گویی؟!

پسرک گفت: فال حافظ من این شکلی‌ست. پولش را باید پرداخت کنی.

– من بابت فال حافظ فقط پول می‌دهم.

+اما من فالت را شفاهی گفتم.

-نه من پول بده نیستم.

+تا سه می‌شمارم اگر ندهی داد می‌زنم که تو دزدی. یک. یک. یک. دو. دو. دو.

او دست کرد تو جیبش۱۰ هزارتومان به او داد. سپس پسرک گفت: یک توپ هم بخر.

او گفت : توپ به چه درد من می خورد؟

پسرک گفت: بازی، ذهن آشفته‌ات را مداوا می‌کند. شادی مهمترین رکن زیستن را برایت مهیا می‌کند. اصلن این توپ هدیه من به تو. توپ را در کنار او بر زمین گذاشت و رفت. او ساعتها به توپ خیره شد. به این می‌اندیشید که کودک درونش هنوز زنده ست یا نه؟

به نظرمی‌رسد «شادی» واژه‌ی مفقوده شده‌ی سازمان‌های امروزی‌ست. چنان در کار تنیده شده‌ایم که «شادی » را فراموش کردیم. غم برایمان رنگ و‌ بوی دیگر دارد. در اینجا بیت زیر از نظامی را تداعی کرد:

«شما خندان و خرم دل نشینید
 طرب سازید و روی غم نبینید»

 در جای دیگر  سعدی چنین بیان می‌نماید:
  «روی خوش و آواز خوش دارند هر یک لذتی
 بنگر که لذت چون بود محبوب خوش‌آواز را»

انسان مدرن حداکثر زمان خود را در محیط کار صرف میکند. از این رو، احساس او در محل کار تأثیر مستقیمی برکیفیت کلی زندگی او دارد. بنابراین، درک اینکه چه چیزی ما را در کار خوشحال یا ناراضی میکند بسیار مهم است. باکمال تعجب، یک چارچوب نظری و مفهومی مناسب برای درک مفهوم شادکامی از منظر سازمانی وجود ندارد. برایتوسعه یک چارچوب مفهومی برای شادی در کار، دو جزء مرتبط هستند: محیط کار بیرونی و نقشه ذهنی درونی. مفهوم شادی در روانشناسی با لذت، آمیزهای از لذت، درگیری و معنا یا با مفهوم بهزیستی برابری شده است. تعریفدقیقی از شادی وجود ندارد. مطالعات متعددی در مورد نقش روانشناسی مثبت در شادی و تأثیر آن بر رفاه وبهرهوری کارکنان انجام شده است. بیشتر تحقیقات بر شادی بیرونی افراد متمرکز است. اما در آینده، سازمانها باید بر شادیدرونی کارکنان نیز تمرکز کنند تا بهترین نتیجه را در محل کار به دست آورند.

لارس کوره جول در کتاب «شادی‌‌سازمانی»چنین مطرح می‌کند:«شادی سازمانی با مشارکت‌عالی کارمندان، کسب و کار را تقویت میکند و شما را با پلتفرم چشم‌انداز انگیزشی آشنا میکند تا بتوانید شادی سازمانی  و مشارکت کارکنان را اندازه گیری، نظارت و پیگیری کنید که گویا کسب و کار شما به آن وابسته است. 

دکتر مارچلو دسوزا در مقاله‌ای با عنوان «آیا شادی سازمانی افسانه‌ست؟» به نکته‌ای اشاره می‌کند:«جستجوی وسواسی شادی ممکن است کلید باز کردن حداکثر پتانسیل کارکنان نباشد، بر نیاز به رویکردی آگاهانه، حساس به تنوع تجربیات انسانی تأکید دارد.»

ندا حسناتی و استقومه(۲۰۲۴) پژوهشی با عنوان «شادی در محل کار بر اساس عوامل جمعیت شناختی معلمان» انجام دادند. یافته‌های پژوهش آنان نشان داد که شادی به طور کلی  در محل کار معلمان نسبتاً بالاست، از نظرجنسیت و سطح تحصیلات معلم تفاوتی در شادی در محل کار وجود ندارد. علاوه بر این، نتایج تجزیه و تحلیل نشانمیدهد که بین دوره تصدی و سن با شادی شغلی معلمان رابطه وجود دارد، به این معنی که افزایش دوره تصدی وسن با افزایش شادی شغلی معلمان همراه است. علاوه بر این، مشخص شد که شادی در محل کار برای معلمانمدارس ابتدایی در مقایسه با معلمان دبیرستان بیشترست. شادی در محل کار معلمان دبیرستان بیشتر از راهنمایی‌ست.

✍🏻صدف پورمنصف

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *