نشست مدلسازی تربیت دختران

در نشست «مدلسازی در تربیت دختران» در دانشگاه تهران، در روز دوشنبه،۲۴ اردیبهشت۱۴۰۳، با سخنرانی آقای دکتر راحمی و سردبیری خانم دکتر عالی شرکت کردم.

گزیده‌ای از سخنان دکتر راحمی به شرح زیر‌ست؛

«در جهان  الگو، چارچوب نظری، چارچوب مطالعاتی و مدل وجود دارد. البته سر آن هم اختلاف نظرست. بشر احساس کرد مطالعات حوزه‌ی انسانی را می‌تواند به یک جور مطالعات فیزیک تغییر دهد.  از این رو به مدل رو آورد. فیزیک نوعی روش‌شناسی را به ما ارائه داده که ما می‌توانیم پاسخ هر سوالی را بدهیم. از شأن آکادمی میان رشته‌ای است که مدلسازی می‌کنند. در جهان هم این اتفاق در حال وقوع است. رشته‌ی علوم تربیتی از نوع میان‌رشته‌ای‌ست. بخشی از آکادمی‌های میان‌رشته‌ای هستند که حتی فلسفه‌های مضاف را تولیت می‌کنند. فلسفه‌ی تربیت یا فلسفه‌ی علوم تربیتی از فلسفه‌های مضاف هستند. فیزیک توانست سیستم ذره‌ای رامدل کند. برای مثال مواد سه حالت مایع، جامد، گاز دارد که حالت چهارمی از مواد را کشف کرد. که آن پلاسماست. مجموعه‌ای که نه گاز‌ست و نه مایع. بی‌نهایت ذره است، با درجه آزادی بی‌نهایت هرکدام با حرکت‌های زیاد. وقتی فیزیک توانست سیستم بسط ذره‌ای را مدل کند.  احتمالاً می‌تواند خیلی از حوزه‌های علوم انسانی را مدل کند. انسان را ذره‌ای در نظر گرفت که درجه آزادی بی‌نهایت دارد.

مجموعه‌ای از مسیرها را دارم. یسری تونل، یسری اتوبان، یسری جاده، بزرگراه، راه آبی که هر کدام مقتضیات متفاوتی دارند. ترافیک در کدام مقطع بیشترست؟ چراغ  قرمز را چه موقع سبز کنم؟ چه موقع راه آبی را باز کنم؟ چه موقع ببندم؟

آیا می‌توانم آن را مدل کنم؟ یعنی به بهینه‌ترین حالت چراغ‌ها سبز یا قرمز شود. فیزیک ترافیک به پدید آمد.

جامعه مجموعه‌ای از انسان‌هاست که هرکدام اختیارات مختلفی برای ورود به میدان دارند. هرکدام هم درجه آزادی متفاوتی دارند. فرض کنیم انسان یک فانکشنی‌ست که نمی‌دانیم درون آن چیست؟ به خصوص ضلع فانکشنالیسم در حوزه مطالعات روان‌شناختی که بعداً بسط پیدا کرد. یک ورودی و یک خروجی می‌گیریم. مجموعه‌ی آن‌ها را می‌توانم تطبیق بدهم به یک مدل دست پیدا کنم.

تکثر در خیلی از کشورها موضوعیت ندارد. اما در ایران  این امر موضوعیت دارد. ایران ترکیب اجتماعی بسیار متکثری دارد، در حوزه‌های مختلف در قومیت‌ها، زبان‌ها، گرایش‌های پایه فکری، زبان مورد انتظار ورود به برنامه آموزشی. مباحث روبنایی است. تا تکثر در قواعد پایه، سبک زندگی.

در حوزه علوم استرتژیک جوامع را تقسیم می‌کنند:

-شیربرنجی:مثل ژاپن، آمیخته از یکسری مواد پایه‌اند. ترکیبی از شیر، برنج و مجموعه‌ای از ادویه‌هاست. وقتی پخته شده، آمیخته شده به شکل یک شیربرنج یک دست در آمده، جامعه  ترکیب اجتماعی از گرایش‌های مختلف است. وقتی از بالا نگاه می‌کنی یک نوع اقتضا در مدیریت را مطرح می‌کند.

-سالادی: مثل امریکا، در سالاد گوجه و خیار و کاهو هر کدام ویژگی کاملاً مشهودی دارند. از بالا که می‌نگری می‌گوییم سالاد. اما گوجه یک طعم دارد. خیار یک طعم و…تمایز قومیت و فرهنگ را مطرح می‌کند.

-آشی: در جوامعی که دیرینه‌ترند ایجاد می‌شود. از بالا نگاه می‌کنی می‌توانی نخود و لوبیا و رشته را جدا کنی اما آش مزه نخود و لوبیا نمی‌دهد، مزه‌ی آش می‌دهد. پیوستار اجتماعی و تمایز اجتماعی را مطرح می‌کند.

در نتیجه حکمرانی در اینگونه نظام‌های اجتماعی پیچیدگی دارد. نمی‌توانی یک مدل عرضه کنی و بروی دوباره آن را در قسمت دیگری تکرار کنی.

در خیابان الهیه تهران چون اقتضاتش مهیا بوده مدرسه‌ای بنا کردند که زیرساخت‌های لازم را داشته. الگویی که از آن لحاظ شده حالا می‌خواهند در خیابان شوش استفاده کنند. امکانات ندارند. اگر همین امکانات الهیه را هم در شوش فراهم کنند. باز هم نمی‌شود. چون تمایزات و انتظارات آن آدم‌ها با هم فرق می‌کند. سبک زندگی آن‌ها متفاوت است. تکثر را به همین راحتی نمی‌توان مدل کرد. آیا واقعا می‌توانیم از مطالعه ماهیت انسان شانه خالی کنیم؟ ورودی و خروجی را مطالعه کنیم و مدل عرضه کنیم. آیا قابل انجام است؟

این‌روزها دانشجویان دکترا با من تماس می‌گیرند خیلی برایم جذاب است. طرف ۲۴ واحد را گذرانده، آزمون جامع را داده. حالا یادش افتاده تز دارد و از من موضوع می‌خواهد.

یک بنده خدایی هم می‌خواست «هدایت تحصیلی را از منظر علامه طباطبایی» بسنجد. با خودم گفتم لابد فلسفه را در نظر دارد وارد بعد انسان‌شناسی می‌شود. پرسیدم چه طور می‌خواهی بسنجی؟ گفت: از روی المیزان.

خلاصه پروپوزال را آورد دیدم، هدایت را جدا و تحصیل را جدا از نظر علامه سنجیده. یعنی درک نشده که «هدایت تحصیلی»یک اصطلاح است.

ما باید مدل را به مثابه بذر در نظر بگیریم. هسته‌ی خرما و هسته‌ی سیب. هر کدام خرما بودن و سیب بودن را نشان می‌دهد. اما وابسته به این که تو در چه زمینی می‌کاری؟ به چه نحوی می‌کاری؟ چه باغبانی انجام می‌دهی؟ چه اقتضایی از آب و نور را دریافت می‌کنی؟ درخت متفاوتی در می‌آید. هم بذرهای متفاوت را می‌توانیم ضلع بذر خرما دسته بندی کنیم. هم نحوه کاشت و داشت، هم اقتضائات بومی که خرما را می‌کاریم که بروز کند. حتماً انتظار نداریم سیب به کاریم خرما برداشت کنیم.

فردی می‌خواست در ارومیه مدرسه علوم انسانی از باب نخبه‌پروری تأسیس کند. بهش گفتم از بومت برایم یک کم توضیح بده.

آنجا مسیحی، شیعه و سنی در کنار هم زندگی می‌کنند. بعد فرض کنید «درس تاریخ » سال یازدهم را بخواهند در آنجا تدریس کنند.مسلماً این طراحی چالش‌های سیاسی و اجتماعی جنس متفاوتی را می‌طلبد.

دکتر راحمی معتقد بود تعارض باید مدیریت شود. شما معلم‌هایی با اندیشه‌های متفاوت بگیرید اما آن‌ها القای اندیشه نکنند.»

خانم دکتر عالی هم در قسمتی تجربه‌ی جالبی را مطرح کرد:« در مدرسه‌ای به عنوان روانشناس حضور پیدا می‌کنند. دانش‌آموزی داشتند که یکسره با در و دیوار بر خورد می‌کرد.از گیجی آن یاد می‌کردند. در صورتی که بیناییش کم بود. به مادر هم اطلاع دادند، او قبول نمی‌کرد. خلاصه فهمیدند ایشان به یک بیماری چشمی مبتلا هستند که دایی هم  حاد شده‌ی آن را مبتلاست، برای او هم علائم به همین شکل بروز کرده، مادر نمی‌پذیرد  که فرزندش هم به همان بیماری دچار‌ست.»

✍🏻صدف پورمنصف

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *