وقت شناسی برای آن‌ها که مدیریت زمان دوست ندارند

روز یکشنبه، ساعت ۸:۳۰ صبح  بود. وارد کلاس ۲۰۱ دانشکده ‌مدیریت شد.  درسی با عنوان «برنامه‌ریزی آموزشی» را تدریس می‌کرد. هنوز روی صندلی ننشسته بود که دانشجویی پشت سر او وارد کلاس شد. چنان شیرجه رفت روی‌ صندلی که استاد متوجه نشد کدام یکی بود،  چون‌ دانشجویان دیگر نیز پس از ادای احترام به استاد در حال نشستن بودند.

استاد گفت:چه کسی بعد از من وارد کلاس شد؟

دانشجویان سکوت کردند.

استاد این بار گذشت کرد.

استاد برگه‌ی حضور و غیاب، خودکار مشکی‌‌اش را از داخل کیفش در‌آورد. به ساعتش نگاهی انداخت. ساعت ۸:۳۳ . حضور و غیاب کرد، سپس پرسید؛ «سوزن و نخ آموزش چیست؟»

دانشجویی گفت: تربیت نیروی متخصص نخ آموزش است و سوزن آن توسعه ست.

دانشجوی دیگر گفت: سوزن و نخ آموزش نیاز به برنامه ریزی دارد.

آن یکی گفت: سوزن و نخ بدون پارچه که معنا ندارد.

استاد لبخندی زد و گفت: حالا پارچه‌‌ش را به چه تشبیه می‌کنی؟

-: سوزن را معلم، نخ را محتوای آموزشی و پارچه را محصلان خطاب می‌کنم.

دیگری گفت: حالا که این‌طور ست به قیچی نیز  نیازمندی.

استاد گفت: قیچی؟

+: قیچی همان وقت‌شناسی ست که قدم‌های تو را در این راه استوار خواهد کرد.

ناگهان کسی در زد. استاد گفت: بفرمایید.

دانشجویی در را باز کرد و گفت: سلام.

استاد به ساعتش نگاه کرد و گفت: چه‌ وقت آمدن ست؟!

دانشجو گفت: ببخشید توی ترافیک خیابان شریعتی ماندم.

استاد گفت: قرارمان این بود کسی که با یک ربع تأخیر می‌آید کلاس را باید به شیرینی تازه مهمان کند. نیم ساعت تأخیر علاوه بر شیرینی تازه، نوشیدنی مورد علاقه دوستان رو هم در برداشت. اما الان شما که ۴۰ دقیقه دیر آمدی باید چه جریمه سنگین ‌تری برای آن تدراک دید؟!

دخترک از انتهای کلاس گفت: ناهار مهمان ایشان.

بقیه دانشجویان هم تکرار کردند.

استاد گفت: اگر یک بار چنین شود وقت شناسی شاید کلنگش برایش همیشه در وجود شما زده شود.

شرح آنچه گذشت

اگر دانشجو مدیریت زمان  داشت، این‌ هزینه سنگین را متحمل نمی‌شد، بهره وری لازم را در هزینه‌های خود و کلاس درس داشت، استرس کمتری را لمس می‌کرد و موفقیت بیشتر در زندگی عایدش می‌شد. برای این‌کار می‌‌توانست زودتر راه بیافتد. اگر برنامه‌ی کاری مشخصی داشت. لیست کارهای‌ موجودش را بررسی می‌کرد. با این کار پیشرفت ملموسی را احساس می‌کرد. نگرانی‌هایش کاهش پیدا می‌کرد. دانشجو می‌توانست با مدیریت مؤثر زمان، از وقت بیشتری برای فعالیت‌های شخصیش بهره ببرد. با اولویت بندی کارها به دانشجو مطلوب در وقت‌شناسی تبدیل شود. اگر دانشجو مدیریت زمان داشت مسلمن به هدف یادگیری خود بهتر می‌رسید.

توصیه‌های کاربردی مدیریت زمان

از این‌رو  به دانشجو توصیه می‌شود؛

اهداف را به درستی تعیین کند. اهداف بلند مدت و کوتاه مدت خود را مشخص کند.

-متفکرانه اولویت بندی کند.

-یک محدودیت زمانی برای تکمیل یک کار تعیین کند.

-از دفتر یادداشت و تقویم کاری برای نوشتن اولویت‌های امور بهره‌ببرد. این را به خاطر داشته باشد که مهمترین نکته در مدیریت زمان صداقت ست. با زمان و کارهایی که می‌خواهد انجام دهد، صادق باشد.

-فعالیت‌های غیرضروری را حذف کند.

-از قبل برنامه ریزی کند.

-از تجربه‌های خود درس بیاموزد.

-چندکارگی( چندوظیفه‌ای) را به حداقل برساند.

پیامد‌های عدم وقت‌ شناسی

حالا از عواقب عدم وقت ‌شناسی دانشجو باید گفت که او شهرت کمتری در نظم‌ و قانونمندی پیدا خواهد کرد.

کیفیت یادگیری او پایین خواهد آمد، عملن ۴۰ دقیقه از محتوای کلاس را از دست داده ست.

با این امر از تمرین و خیلی مباحث کلاس دور مانده و ظاهرن نمی‌داند گام بعدی چیست؟! انجام وظیفه‌ی بعدی او نیز زیر سوال‌خواهد رفت. بازدهی ضعیفی از این کلاس خواهد داشت.

تصمیم‌گیری کلید وقت شناسی

وقتی برنامه‌ریزی می‌کنید نیازمند این هستین که  تصمیم‌گیری کنید. به نظرم کیفیت مدیریت زمان به کیفیت تصمیم‌گیری شما بر می‌گردد. هر‌یک از ما در طول زندگی تصمیم‌های مختلفی را می‌گیریم. اینکه چه مدرسه‌ای برویم، چه رشته‌ای تحصیل کنیم، چه‌شغلی داشته باشیم. یا در طول روز اینکه چه بپوشیم، کجا برویم، چه ساعتی راه بیافتیم. پس تصمیم‌گیری بهینه در استفاده از زمان مهمترین نکته‌ای ست که باید به آن توجه کنیم.

باید برای تصمیم‌گیری‌هایمان به نکات زیر توجه کنیم:

ابتدا بابد مسائل را شناسایی کنیم. برای شناسایی آن  دکتر مهدی الوانی در کتاب«مدیریت در اسلام» پاسخ به سوالات زیر را ثمربخش دانسته ست:

-چه فاصله‌ای بین امور جاری و ایده‌آل وجود دارد؟

-آیا این فاصله اثری بر کاری که ما انجام می‌هیم دارد؟

-در صورت مثبت بودن  پاسخ سوال دوم، چه اثری می‌تواند داشته باشد؟

-اگر این فاصله به صورت یک مسئله است، حل آن تا چه اندازه مشکل است؟

-از چه فرصت یا موقعیتی می‌توان برای وصول به وضعیت بهتر استفاده کرد؟

پس از توصیف و تبیین مسئله، باید راهها و بدیلهای ممکن را برشمارد. فهرست کاملی از آنها نوشت. بعد از آن نباید گرفتار گرداب اطلاعات شد. باید به تجزیه و تحلیل دقیق و بررسی نقاط قوت و ضعف هر یک پرداخت. بهترین و مناسب‌ترین راه حل را برگزید.

جیمز استونر در کتاب« مدیریت» خود می‌گوید:« بعد از دست‌یابی به مجموعه‌ی راه‌حل‌ها باید با توجه به سه پرسش زیر آنها را مورد ارزیابی قرار دهید:

-آیا این راه حل عملی ممکن است؟

-آیا این راه حل، راه حلی رضایت بخش است؟

-این راه حل چه تأثیری بر سایر بخش‌های کارت خواهد داشت؟»

در نهایت اجرا و بازنگری خواهی کرد.

وقت طلاست

«وقت طلاستبارها این جمله را شنیدیم. در مقطع دکتری تحصیل می‌کردم.  درس«سیاستگذاری در نظام آموزشی» با استاد بزرگوار آقای دکتر فتاح ناظم داشتم. در دومین جلسه، استاد فرمود: « وقت طلاستاین جمله غلط ست. چون طلا را  دوباره میتوان خرید اما زمان را نمی توان دوباره خرید. این سخن به دلم نشست وبارها به آن اندیشیدم.  دقیقن عمر را نمیتوان خرید. شادی و غم می گذرد، آنچه میماند انسانیت است.

✍🏻صدف پورمنصف

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *