پارهای از نمایشنامه «کور» نوشتهی موریس مترلینگ، ترجمهی شقایق کبودانی در زیر آمده است:
اولین مرد کور مادرزاد:صدای رگبار است!
دومین مرد کور مادرزاد:به نظر من طوفان شروع شد!
پیرترین زن کور:به نظر من که صدای دریا بود.
سومین مرد کور مادرزاد:دریا؟ آیا واقعا صدای دریا بود؟ پس در دوقدمی ماست که! دریا نزدیک ماست!دوربرم صدایش رامیشنوم! ولی شاید صدای چیز دیگری باشد!
دختر جوان کور: من صدای امواج دریا را میشنوم
اولین مرد کور مادرزاد: به نظر من که صدای باد است که در لابه لای برگهای مرده میپیچد.
پیرترین مرد کور: به نظر من حق با خانمهاست.
سومین مرد کور مادرزاد:الان میآید اینجا؟
اولین مرد کور مادرزاد:باد از کجا میآید؟
دومین مرد کور مادرزاد: باد از سمت دریا میآید.
به نظرم پویایی گروهی را تداعی میکند. استاد بزرگوار آقای دکتر ایمانی میگفت:« پویایی گروهییعنی(محیط❌شخصیت)تابع=رفتار»
نمایشنامهی کور از جمعی افراد کور که از بدو تولد با این مشکل دست و پنجه نرم میکردند، صحبت میکند. این افراد برای تغییر باید باهم گروهی را تشکیل دهند. مشارکت گروهیشان به نظرم درک خیلی مسائل را برایشان راحتتر خواهد کرد.
درکتاب«مدیریت از آغاز تا پست مدرن» چنین آمده است: «کرت لوین، روانشناس اجتماعی در دانشگاه آیوا، در تحقیقی دو روش ایجاد تغییر را باهم مقایسه کرد و به این نتیجه رسید که برای کاهش مصرف گوشت در آشپزی خانمهای خانهدار روش مشارکت گروهی در بحث و گفتوگو درباره موضوع بیشتر از سخنرانی صرف برای آنان مؤثر است. نتیجه تحقیق مذکور نشان داد که اثر مشارکت گروهی در بحث تغییر روش آشپزی خانمها ده برابر بیشتر از روش سخنرانی است، نتیجه این تحقیق تعمیم پذیر بود.»
در سایت بحث اقتصادی نیز به پویایی گروهی به شرح زیر پرداخت:
پویایی گروه به شکلگیری و ساختار گروهها و نحوه تأثیرگذاری آنها بر اعضای فردی، سایر گروهها و سازمان مربوطمیشود.
تیم “پویایی گروه” به تعاملات و نیروها بین اعضای گروه در یک سازمان میپردازد.
به طور خاص، به مسائل زیر اشاره دارد:
–چگونه یک گروه به وجود آمده است؟
–چرا این گروه به وجود آمده است؟
–اندازه و ترکیب آن چیست؟
–فعالیتهای گروه چیست؟
–چگونه اعضاء با هم تعامل دارند و مسائل را حل می کنند؟
–فرآیندهایی که توسط اعضاء برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات، مسائل مربوط به کار استفاده میشود چیست؟
–چگونه رفتار اعضاء بر یکدیگر تأثیر میگذارند؟
–از چه شبکههای غیررسمی برای شایعه پراکنی استفاده میشود؟
–واکنش اعضاء به رهبران رسمی، قوانین کاری، چالشها و غیره چگونه است؟
–گروههای غیررسمی چگونه عمل میکنند و چگونه بر تک تک اعضاء، سایر گروهها و سازمان تأثیر میگذارند؟
۴ ویژگی مهمپویایی گروهی
(i) پویایی گروه توصیف میکند که چگونه یک گروه باید سازماندهی و اداره شود. این شامل الگوی رهبری و همکاریاست.
(ii) پویایی گروه شامل مجموعهای از تکنیکها مانند ایفای نقش، طوفان فکری، گروه درمانی، آموزش حساسیت و غیرهاست.
(iii) پویایی گروه با ماهیت درونی گروهها، شکلگیری، ساختار و فرآیند آنها، و نحوه تأثیر آنها بر اعضای فردی، سایرگروهها و سازمان به عنوان یک کل سر و کار دارد.
(IV) پویایی گروه به تغییراتی اشاره دارد که در درون گروهها اتفاق میافتد و مربوط به تعامل و نیروهای به دست آمدهبین اعضای گروه در یک محیط اجتماعی است.
ویژگیهای گروه:
(۱) اصطلاح گروه به دو یا چند نفر اشاره دارد که رابطه روانشناختی صریحی با یکدیگر دارند.
(۲) این گروه از دو یا چند نفر تشکیل شده و دارای انسجام خاصی است. مقداری از تعامل را در میان اعضای خود کهایدههای مشخصی از موقعیت و نقش خود دارند آشکار میکند.
(۳) روابط متمركز بر موقعيت و جايگاه همراه با ارزشها يا هنجارهاي مشترك از ويژگيهاي گروه است.
(۴) همانطور که گروه بر روی یک وظیفه مشترک عمل میکند، نگرشهای مشترک ایجاد میشود و اعضاء متوجهمیشوند که بخشی از آن هستند.
اهمیت پویایی گروه
مشکلات زیادی در رفتار انسان وجود دارد که از همان ابتدا انسان را آزار میدهد. در مورد روابط انسانی و رفتار گروهیسؤالاتی وجود دارد که پاسخ به آنها بسیار دشوار است.
برخی از سوالات به شرح زیر است:
(۱) چگونه باید رابطه بین افراد و گروه را در نظر بگیریم؟
(۲) نیازهای گروه، نیازهای فردی چیست؟ ویژگیهای گروه چیست؟
(۳) آیا گروهها یاد میگیرند؟ آیا آنها اهدافی دارند؟ آیا آنها احساس ناامیدی میکنند؟ آیا آنها توسعه مییابند؟
آیا شکل گرفتهاند یا تغییر شکل دادهاند؟ آیا این همه خواص در افراد یافت میشود؟
(۴) آیا گروهها خوب هستند یا بد؟ رفتار افراد با گروه چگونه است؟
تحقیقاتی برای پاسخ به این سؤالات مرتبط با رفتار انسانی و گروهی انجام شده یا در حال انجام است.
در عصر علوم رفتاری، ما فکر میکنیم که باید در مطالعه رفتار انسان منطقی و بیطرف باشیم، اما آیا میتوانیم؟ خیر،مطلقاً ممکن نیست زیرا هنوز پیش نیازهای خاصی در مورد واقعیتها یا غیرواقعیها، کیفیتها و بدیهای گروههاییوجود دارد که ما را راهنمایی میکند. به طور کلی، این پیش فرضها بخش جداییناپذیر فلسفه شخصی یک فردهستند.
چنین تصوراتی ممکن است:
(۱) منفی
(۲) مثبت
دیدگاه منفی:
افرادی که دیدگاههای منفی دارند بر این عقیده هستند که:
(الف) گروهها وجود ندارند و اینها محصول فرآیندهای فکری تحریف شده هستند که عموماً به عنوان انتزاع شناختهمیشوند.
(ب) گروهها خوب نیستند. آنها دوست دارند اعضایشان بدون سر و مغز به گروهها وفادار باشند.
دیدگاه مثبت:
پیروان دیدگاه مثبت میگویند:
(الف) گروهها وجود دارند. پذیرش یا عدم پذیرش یک فرد توسط یک گروه برای آن فرد بسیار مهم است و وجود و اهمیتگروهها را ثابت میکند.
ب) گروهها بد نیستند، خوب هستند. آنها نیازهای مرتبه بالاتر فرد مانند محبت، شناخت و عزت نفس را برآوردهمیکنند. نوع دوستی و از خودگذشتگی را ترغیب میکنند. از طریق تعامل متقابل فراهم میکنند که شخص هرگزنمیتواند به طور جداگانه به آنها دست یابد.
ویژگیهای نگرش مثبت را میتوان ویژگیهای به اصطلاح جنبش پویایی گروهی نامید. قصد مروجین پویایی گروهیاین است که کار به صورت گروهی انجام شود. مسئولیت فردی و نظارت انسان به انسان مهمل است.
حل مسئله فردی و نظریه فردی مهمل است. جلسات کمیته، تصمیمات گروهی، حل مسئله جمعی و گروه درمانی شاخصشکوفایی گروه است.
اگرچه پویایی گروهی رابطه افراد را مطالعه میکند، اما فراموش میکنیم که هر فرد در گروه از نظر نگرش و رفتارمتفاوت است. مدير يك سازمان نبايد فراموش كند كه هر يك از اعضاي يك گروه مثبت در يك موقعيت خاص شباهتديدگاهي ندارند و از نظر ديدگاه كاملاً متفاوت هستند و احترام خاص خود را دارند.
✍🏻صدف پورمنصف
https://www.economicsdiscussion.net/organizations/group-dynamics/32339
آخرین دیدگاهها