گزارش «نشست بررسی و تحلیل وضعیت پردیس‌های خودگران دانشگاهی»

در «نشست بررسی و تحلیل وضعیت پردیس‌های خودگران دانشگاهی»، دانشگاه تهران در ۱۴ آبان ۱۴۰۲ شرکت کردم. بهطور خلاصه آنچه در این نشست مطرح شد، به شرح زیر است:

دکتر ذاکر صالحی روشهای خصوصی سازی آموزش عالی را در چهار مورد مطرح کرد؛

بهبود هزینه یا مشارکت در هزینه از طریق شهریه دانشجویان(۷۱ درصد دانشجویان ایرانی شهریه پرداز هستند.)

سرویس‌های حمایتی از راه مقاطعه‌کاری

یارانه دادن به هسته کاربردی آموزش

توسعه دانشگاه شرکتی

توسعه دانشگاه شرکتی، یکی از موارد جذابی است که به آن اشاره شد. دانشگاه دقیقا یک شرکت است. اعضای هیأتعلمی کارکنان آن شرکت هستند. چنین دانشگاهی مدیر عامل و هیئت مدیره دارد. پژوهش‌ها در راستای آن شرکت انجام می‌شود.

آموزش عالی خصوصی در کشورهای امریکا و ژاپن و برخی کشورهای آسیای جنوب شرقی به شکل قالب است. اما دراروپا رقیب آموزش عالی دولتی است.  در کشورهای در حال توسعه مکمل دانشگاه‌های دولتی است. همچنان که در ایرانهم تا حدودی به همین شکل است.

دو‌ مسئله با خصوصی سازی آموزش عالی در ایران مطرح است:

شکل حمایت دولت: عملا دولت نمی‌تواند به بخش خصوصی پول بدهد. پس باید چطور حمایت کند؟

البته این مشکل در همه دنیا صدق می‌کند.

مقیاس و صرفه اقتصادی: در همه‌ی کشورها به جز امریکا مقیاس دانشگاه خصوصی کوچک است. و این امر صرفه اقتصادی را پایین می‌آورد. در ایران ۴۰ درصد مؤسسات غیرانتفاعی کمتر از ۵۰۰ دانشجو و ۵۰ درصد آنها کمتر از ۱۰۰۰دانشجو دارند.

دکتر غلامرضا ذاکر صالحی در نقد سیاست خصوصی سازی آموزش عالی گفت: «در اهداف اولیه که باید برای  آموزشعالی تعریف می‌کردیم ابهام وجود دارد. شکاف سیاستی وجود دارد بین آنچه از اول قانون گذار می‌خواست و آنچه درعمل اتفاق افتاده است. این سیاست پویایی ندارد یعنی وقتی بعد یک سال ملاحظه کردی که خطا می‌روی، باید مرتبخود را اصلاح کنی. چنین اتفاقی نیافتاده است.

چرخه سیاست به دلیل اینکه ارزیابی کاملی نیست، یادگیری سیاست نیست و دستور گذاری صحیح و شفافی نیست، ضعیف و معیوب و ناکامل است. در نهایت ابزارهای سیاستی ما هم تکامل پیدا نکرده است

دکتر رضا محمدی به ضرورت طراحی مدل اعتبار سنجی و تضمین کیفیت پردیس‌های خودگردان دانشگاهی پرداخت.

در سال ۱۴۰۲ ، ۴ دانشگاه در مقطع کارشناسی، در مقطع کارشناسی ارشد ۳۰ مؤسسه آموزش عالی و دانشگاه، در مقطعدکتری ۲۴ دانشگاه  در پردیس‌های خودگردان پذیرش دانشجو دارند.

روندهای عمومی در نظام آموزش عالی که نیاز به تضمین کیفیت را تشدید می‌نماید، عبارتند از:

تقاضای اجتماعی و روز افزون و توسعه (رشد کمی و کیفی) نظام‌ها

خصوصی سازی آموزش عالی

مفهوم مدیریت نوین دانشگاهی که از تمرکز به تسهیل مدیریت می‌پردازد.

جهانی شدن و توافقات تجاری بین المللی و بازارهای بدون مرز برای آموزش عالی

دکتر محمدی گفتنکته قابل توجه  رقابت است. مبحث رقابت ، نظام اعتبارسنجی را هم به وجود می‌آورد که افراد مطلعشوند کدام مؤسسه از کیفیت لازم برخوردار است.

از یک سوء برای یسری رشته‌های خاص تقاضا داریم، از سوی دیگر موج عظیم بیکاری فارغ التحصیلان  را داریم، که این زیبنده نظام آموزش عالی نیست.

بالاترین نرخ بیکاری در بین فارغ التحصیلان دانشگاهی ست. چه اتفاقی افتاده که ۴ سال از عمرت را صرف لیسانسکردی و بیکاری و الان نرخ بیکاری به مقطع دکتری نیز رسیده است. با این وجود چه نیازی بود که ما آمدیم پردیس‌هایخودگران و پردیس‌های بین الملل را راه اندازی کردیم! بهترین دانشگاه‌های ما پردیس‌هایی دارند که به نظر می‌رسد در یک جاهایی حداقل‌ها را ندارند.

پردیس‌ها کیفیت را چگونه می‌بینند و تعریف آنها از کیفیت چیست؟ آیا در برنامه‌هایشان جایی برای کیفیت و رصدکیفیت دارند؟ تا چه حد در حفظ کیفیت موجود موفق هستند؟ چه ساز و کارهایی وجود دارد که کیفیت را اول رصد، بعدحفظ و سپس ارتقاء دهند؟ آیا رویه‌هایی که استفاده می‌شود کیفیت مطلوب را محقق می‌کند؟ آیا یک نظام کیفیت معتبر و رضایت بخش در مکان و زمان مناسب خودش، خاص پردیس‌ها داریم؟ آیا از سازوکار گزارش‌دهی برخودارند؟ یعنی ما می‌‌دانیم پردیس‌های موجود در کشور از چه کیفیتی برخوردارند و عموم مردم با اطلاع این پردیس‌ها را انتخاب می‌کنند؟

نظام آموزش عالی می‌تواند به سمت بین المللی شدن حرکت کند که حتما نظام تضمین کیفیت داشته باشد. در چارچوب اعتبارسنجی نشان دهد از حداقل‌های لازم برخوردارست. بنابراین میان بین المللی شدن و تضمین کیفیت حتما رابطه مستقیم و ملموسی وجود دارد

دکتر احسان اکرادی گفتتدریسی در پردیس خودگردان داشتم. برحسب اینکه پردیس خودگردان بین المللی ست،  به زبان انگلیسی تدریس کردم، برای جلسه بعد از دانشگاه با من تماس گرفتن و گفتن اگر امکان دارد کلاس را به زبان فارسیبرگزار کنید. من تعجب کردم. انتظار می‌رفت به دانشجویان بین المللی باید درس بدهم، اما وجه بین المللی در دانشجویانندیدم. اینجا بود که با پارادوکسی رو به رو شدم. که نمی‌دانستم پردیس بین المللی درست است یا پردیس خودگردان؟ بهتحقیق و تفحص پرداختم. در برنامه پنجم توسعه  ۳۰ شهریور ۱۳۹۰ واژه «بین المللی» از مدرک دانشجویان این بخشحذف شده است.

چرایی پردیس خودگردان را در تغییرات جمعیت شناختی، افزایش تعداد دانشجویان دوره کارشناسی و فشار تقاضایاجتماعی برای ورود به دوره‌های تحصیلات تکمیلی، ظهور فناوری اطلاعات و ارتباطات، جهانی شدن و اقتصاد دانشبنیان، سیاست تنوع بخشی به مؤسسات آموزشی و در نهایت کمبود منابع مالی دانشگاه مطرح کردند.

آسیب شناسی پردیس‌های خودکردان را از ابعاد مختلف آموزش (افت کیفیت فرآیند آموزش و یادگیری و عدم رابطهسازنده بین دانشجو و استاد)، پژوهش(کیفیت پایین پژوهش، عدم توجه به پژوهش دانشجویی)، خدمات اجتماعی(عدمتعادل بین پردیس خودگردان، صنعت و سایر بخش‌های جامعه) و مدیریتی و تشکیلاتی( عدم استقلال، عدم تفویضاختیار، تفکیک جغرافیایی پردیس از دانشگاه مادر، نبود وحدت رویه کار) بررسی کردند

بنابراین بین‌المللی شدن آموزش ‌‌‌عالی موضوع جدیدی نیست. کتاب هنوز چاپ نشده خودم را تداعی کرد که بین‌المللیشدن آموزشعالی به ما اجازه می‌دهد؛

۱.دید ملی و بین‌المللی خود را افزایش دهیم.

۲.از نقاط قوت سازمانی در مشارکت‌های راهبردی بهره ببریم.

۳.انجمن‌های دانشگاهی که به فعالیت خودارزیابی می‌پردازند، را گسترش دهیم.

۴.منابع سازمانی داخلی را سازماندهی کنیم.

۵.نتایج جدید و مهم یادگیری را به تجارب دانشجویان افزوده کنیم.

۶.تیم پژوهشی قوی‌تر ایجاد کنیم.

در نتیجه به این سوال مهم خواهیم رسید؛

دانشگاه بین‌المللی چه پیامد و خروجی برای توسعه‌ی شغلی خواهد داشت؟

✍🏻صدف پورمنصف

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *