نشست یادگیری در فضاهای باز

آنچه  در «نشست یادگیری در فضاهای باز» با تدریس « دکتر علی صفدری» در تاریخ ۶ شهریور ۱۴۰۲ آموختم، به اختصار زیر ست؛

در رویکرد یادگیری در فضاهای باز سه دیدگاه مطرح ست:

الف) یادگیری تجربی

در آزمایشگاه مدرسه حضور پیدا می‌کردیم اما اجازه دست زدن به وسایل را نداشتیم. آن یادگیری که با انجام دادن کاری در شرایط واقعی صورت پذیرد تقریبا برای ما رخ نداده ست. رویکرد یادگیری در فضاهای باز  از آموزه‌ها و مبانی نظری یادگیری تجربی بهره برده، فرصت‌هایی را برای بچه‌ها فراهم کرده که علاوه بر اینکه سرکلاس حضور پیدا می کنند ، از فرصت های واقعی زندگی روزمره هم نهایت استفاده را ببرند.

ب) روانشناسی تکاملی

این نظریه به صورت مختصر  بیان می‌کند که انسان‌ها برای یادگیری سه محرک غریزی دارند؛

۱)کنجکاوی کردن: سبب می شود  توجه  افراد به یک چیزهایی جلب شود، افراد را درگیر یک موضوع می کند. افراد را تشویق می کند که یک کاری را شروع کنند.

۲) بازیگوشی: اجازه دستکاری یا به اصطلاح« ور‌رفتن»چیزهای مختلف را به افراد می دهد.

۳) اجتماعی بودن: افراد وقتی با گروه همسالان یا غیرهمسالان در ارتباط هستند، چیزهایی که از هم یاد می گیرند را باهم سهیم می شوند.

در واقع با این نظریه وقتی کودکان را به فضای باز می‌برند، عملا این فرصت را برای آنها فراهم می‌کنند که محرکهای غریزی تحریک بشود و بر این اساس یادگیری برای آنها اتفاق بیافتد.

ج) نظریه تحمیلی- اجتماعی رشد و یادگیری

کودکان برای یادگیری نیاز به دو دسته مفهوم دارند: 

۱) مفاهیم روز مره: در زندگی معمول و روزمره با آن درگیر می‌شوند. مثل طلوع و غروب خورشید. ذوب شدن کره در ماهیتابه داغ. یخ بستن آب در فریزر.همه‌ی این موارد، پشتوانه علمی دارد. اما کودکان آن لحظه از جنس علمی با آن برخورد نمی کنند، فقط مشاهده می کنند، مثلا بستنی اندکی در نور آفتاب قرار بگیرد، آب می شود ، بخاطر همین برای اینکه آب نشود، سریعتر میل می‌کنند.

۲) مفاهیم علمی: در فضاهای رسمی یاد می گیرند و با آن مواجه می شوند. تغییر حالت ماده، ذوب، انجماد، میعان، تبخیر را در درس علوم آموزش می بینند .

نکته مهم؛اگر دو دسته مفاهیم روز مره و مفاهیم علمی در کنار هم قرار بگیرند، یادگیری عمیق صورت می‌گیرد، تقدم و تأخر برای این دو دسته مطرح نیست.

و در پایان جلسه از اصطلاح «کور گیاهی» هم یاد شد یعنی اینکه توجه انسان‌ها به گیاهان خیلی کمتر از اعضای دیگر طبیعت است.

دکتر صفدری با گویش شیرین مشهدی فرمودند: پوخش بیافته ‌به جونتان یعنی کرمش بیافتد به جانتان، در اصل سخنانشان مشوقی برای ادامه یادگیریتان باشد.

✍🏻صدف پورمنصف

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *