درباره‌ی من

تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان فردوس تهران که دو شیفته بود، یک هفته صبح و یک هفته بعدازظهری بود گذراندم، راهنمایی و دبیرستان  را در ارشاد واقع در میدان فرخی یزدی تهران سپری کردم. در سالهای تحصیل در ابتدایی علاوه بر مطالعه کتابهای غیر‌درسی به شغل معلمی عشق می‌ورزیدم. درخت‌های حیاط  را شاگردانم تلقی می‌کردم. دفتر مشق‌هایی که به پایان رسیده بود دفتر شاگردانم می‌پنداشتم. حتا زمانی که دفتر مشقی به پایان نرسیده بود. به تعداد درخت‌ها کاغذهایی آماده می‌کردم آن‌ها را با نوشتن واژه‌های متعدد پر می‌کردم. هر برگه را املای شاگردی خطاب می‌کردم آن را تصحیح می‌کردم. در مهمانی‌های خانوادگی اسامی افراد حاضر در جمع را به عنوان شاگردانم در کاغذی می‌نوشتم. تا آخر جلسه به آن‌ها نمره انضباط می‌دادم و گفتگوهایشان را با یکدیگر «پرسش و پاسخ شفاهی» محسوب می‌کردم و به آن‌هانمره می‌دادم. در مقطع راهنمایی اتفاقات روزمره‌ای که برای خانواده‌ام رخ می‌داد را به صورت داستان در دفتری می‌نوشتم که با مخالفت‌های خانواده رو به رو می‌شد و حتا داستان‌ها پاره می‌شد. علی رغم مخالفت‌های دبیرانم رشته علوم انسانی را در سال دوم دبیرستان برگزیدم. کم کم علایقم تغییر کرد از مصاحبه و گزارش نویسی هم لذت می‌بردم.  وقتی به مقطع پیش دانشگاهی رسیدم، مادرم بیمار شد،  برای مراقبت از مادرم  پیش دانشگاهی را غیرحضوری گذراندم. برای انتخاب رشته دانشگاهی با خیلی از دبیران خودم و برادرم مصاحبه‌ کتبی انجام دادم،  تا بتوانم بهترین رشته را انتخاب کنم. در اوضاع بهم ریخته خانه پاسخ‌های شگفت انگیز دبیران مرا روز به روز به درس خواندن تشویق می‌کرد. بین رشته خبرنگاری و علوم تربیتی مردد بودم. هرچه زمان می‌گذشت بیشتر شیدای هر دو رشته  می‌شدم. موقع انتخاب رشته، پدرم با رشته خبرنگاری مخالفت کرد. علوم تربیتی گرایش مدیریت و برنامه ریزی آموزشی را برگزیدم. در زمان ورود به دانشگاه بود که مادرم رو به بهبودی رفت. وقتی به دانشگاه وارد شدم. کم کم شیفته تدریس دانشگاهی شدم. از تحقیق و تفحص در مسائل علمی هم لذت می‌بردم. تا جایی که کارهای پژوهشی‌ام در دانشگاه زبانزد اساتید و دانشجویان قرار گرفته بود. علاوه بر تحصیل در دانشگاه، دوره‌های مختلف پژوهشی (پژوهش کمی، کیفی و مقاله نویسی و…) را هم با عشق و علاقه خاصی شرکت می‌کردم. در مسیر دانشگاهی برای خودم تعیین هدف کردم که تا مقطع دکتری بخوانم و مدرس دانشگاه شوم. کارشناسی ارشد و دکتری تخصصی را هم در رشته مدیریت آموزشی سپری کردم. یکی از افتخارات دوران تحصیلی‌ام  پذیرش بدون آزمون  در مقطع دکتری تخصصی  از طریق کار‌های پژوهشی و شرط معدل بود.

نویسنده، پژوهشگر و مدرس

داور چند همایش ملی، بین المللی و فصلنامه علمی پژوهشی

کتاب ها:

معماری سازمانی نگاهی نو به سازمان در عصر پیچیدگی(تألیف)

شوقی های بی شوق(مجموعه اشعار)

مدیریت پول (ترجمه)

برنامه بزرگ یک کودک کارآفرین(ترجمه)

مسئولیت پذیر باش(ترجمه)

محترمانه رفتار کن(ترجمه)

شهروند خوب باش(ترجمه)

یک ماجراجویی با سواد رسانه ای(ترجمه)

راهنمای کارآفرینی بچه های ویز در بیز(ترجمه)

رزومه صدف پورمنصف